قا: «این خط را از پیش از انتخابات هم شروع کردند؛ از دو سه ماه پیش از این. من اول فروردین در مشهد گفتم هى دارند دائماً به گوشها میخوانند، تکرار میکنند که بناست در انتخابات تقلب بشود. میخواستند زمینه را آماده کنند. من آنوقت به دوستان خوبمان در داخل کشور تذکر دادم و گفتم این حرفى را که دشمن میخواهد به ذهن مردم رسوخ بدهد، نگوئید. نظام جمهورى اسلامى مورد اعتماد مردم است. این اعتماد آسان به دست نیامده، سى سال است که نظام جمهورى اسلامى با مسئولانش، با عملکردش، با تلاشهاى فراوانش توانسته این اعتماد را در دل مردم عمیق کند. دشمن میخواهد این اعتماد را بگیرد، مردم را دچار تزلزل کند.
... تجمعات خیابانی بهترین پوشش برای تروریست های نفوذی و ضربه های تروریستی است؛ اگر در این تجمعات اقدام تروریستی انجام شود مسئولیت آن با کیست؟
... من از همهى این دوستان، این برادران، میخواهم بنا را بر برادرى بگذارید، بنا را بر تفاهم بگذارید، قانون را رعایت کنید. راه قانون باز است. راه محبت و صفا باز است، از این راه بروید. و امیدوارم خداى متعال توفیق بدهد که همه از این راه بروند. خب، همه پیشرفت کشور را میخواهند. جشن پیروزى چهل میلیونى را این برادران گرامى بدارند و نگذارند دشمن این جشن را خراب کند؛ همچنانى که دشمن میخواهد خراب کند. البته اگر کسانى بخواهند راه دیگرى را انتخاب بکنند، آنوقت بنده دوباره خواهم آمد و با مردم صریحتر از این صحبت خواهم کرد.»(خطبه های نمازجمعه، 29خرداد1388)
«آن کسى که براى انقلاب، براى امام، براى اسلام کار میکند، بمجردى که ببیند حرف او، حرکت او موجب شده است که یک جهتگیرىاى علیه این اصول به وجود بیاید، فوراً متنبه میشود. چرا متنبه نمیشوند؟ وقتى شنفتند که از اصلىترین شعار جمهورى اسلامى - «استقلال، آزادى، جمهورى اسلامى» - اسلامش حذف میشود، باید به خود بیایند؛ باید بفهمند که دارند راه را غلط میروند، اشتباه میکنند؛ باید تبرى کنند. وقتى مىبینند در روز قدس که براى دفاع از فلسطین و علیه رژیم غاصب صهیونیست است، به نفع رژیم غاصب صهیونیست و علیه فلسطین شعار داده میشود، باید متنبه بشوند، باید خودشان را بکشند کنار، بگویند نه نه، ما با این جریان نیستیم. وقتى مىبینند سران ظلم و استکبار عالم از اینها حمایت میکنند، رؤساى آمریکا و فرانسه و انگلیس و اینهائى که مظهر ظلمند - هم در زمان کنونى، هم در دورهى تاریخىِ صد سال و دویست سالهى تا حالا - دارند از اینها حمایت میکنند، باید بفهمند یک جاى کارشان عیب دارد؛ باید متنبه بشوند. وقتى مىبینند همهى آدمهاى فاسد، سلطنتطلب، از اینها حمایت میکند، تودهاى از اینها حمایت میکند، رقاص و مطرب فرارى از کشور از اینها حمایت میکند، باید متنبه بشوند، باید چشمشان باز بشود، باید بفهمند؛ بفهمند که کارشان یک عیبى دارد؛ بلافاصله برگردند بگویند نه، ما نمیخواهیم حمایت شما را. چرا رودربایستى میکنند؟ آیا میشود با بهانهى عقلانیت، این حقایق روشن را ندیده گرفت، که ما عقلانیت بخرج میدهیم! این عقلانیت است که دشمنان این ملت و دشمنان این کشور و دشمنان اسلام و دشمنان انقلاب، شما را از خود بدانند و براى شما کف و سوت بزنند، شما هم همین طور خوشتان بیاید، دل خوش کنید؛ این عقلانیت است؟! این نقطهى مقابل عقل است. عقل این است که بمجردى که دیدید برخلاف آن مبانىاى که شما ادعایش را میکنید، چیزى ظاهر شد، فوراً خودتان را بکشید کنار، بگوئید نه نه نه، ما نیستیم؛ بمجردى که دیدید به عکس امام اهانت شد، به جاى اینکه اصل قضیه را انکار کنید، کار را محکوم کنید؛ بالاتر از محکوم کردنِ کار، حقیقت کار را بفهمید، عمق کار را بفهمید؛ بفهمید که دشمن چه جورى دارد برنامهریزى میکند، چه میخواهد، دنبال چیست؛ این را باید این آقایان بفهمند. من تعجب میکنم! کسانى که اسم و رسم خودشان را از انقلاب دارند - بعضى از این آقایان یک سیلى براى انقلاب نخوردند در دوران اختناق و طاغوت - و به برکت انقلاب اسم و رسمى پیدا کردند و همه چیزشان از انقلاب است، مىبینید که دشمنان انقلاب چطور بُراق شدند، آماده شدند، صف کشیدند، خوشحالند، میخندند؛ اینها را که مىبینید؟ به خود بیائید، متوجه بشوید.
شما برادران سابق ما هستید. اینها کسانى هستند که بعضى از اینها، یک وقتى به خاطر طرفدارى از امام مورد اهانت هم قرار میگرفتند. حالا ببینند که کسانى که به نام اینها شعار میدهند، عکس اینها را روى دستشان میگیرند، اسم اینها را با تجلیل مىآورند، درست نقطهى مقابل، علیه امام و علیه انقلاب و علیه اسلام شعار میدهند و روزهخورى علنى در روز قدس، در ماه رمضان، میکنند؛ اینها را مىبینید، خب، بکشید کنار. انتخابات تمام شد. انتخاباتى بود، عمومى هم بود، درست هم بود، اشکالى هم نتوانستند بر انتخابات بگیرند و ثابت کنند؛ حالا هى ادعا کردند، فرصت هم داده شد؛ گفتیم بیائید، نشان بدهید، ثابت کنید؛ نتوانستند، نیامدند؛ تمام شد. پابندى به قانون اقتضاء میکند که انسان ولو این رئیس جمهورى را که انتخاب شده است قبول هم نداشته باشد، وقتى براى قانون احترام قائل بود، بایستى در مقابل قانون، خضوع کند. خب، معلوم است هیچ کسى نمیتواند بگوید این کسى که انتخاب شده، صددرصد حُسن محض است، آن طرفى که انتخاب نشده است، صددرصد قبح محض است؛ نه، همه حُسنى دارند، قبحى دارند؛ این طرف هم حُسنى دارد، قبحى دارد؛ آن طرف هم حُسنى دارد، قبحى دارد. قانون، ملاک است، معیار است. چرا اینجورى میشود؟ چرا؟ این، هواى نفس است.» (بیانات، دردیدار با جمعی از طلاب و روحانیون، 22آذر 1388)
«امروز تبلیغات استکبار جهانى از جملهى چیزهائى که بر آن تمرکز میکند، همین وجود اختلافات در داخل کشور است. یک عدهاى پیش خدا باید جواب بدهند؛ پیش خدا جواب بدهند که کارى بکنند که دشمن از او برداشت تفرق بکند در داخل کشور و جرى بشود. مسئله این است که دشمن را بشناسیم؛ ترفند دشمن را بفهمیم؛ بدانیم که چه داریم میگوئیم و دشمن چگونه ممکن است از هر کلمهى ما استفاده بکند و جرى بشود، تشویق بشود، روحیه پیدا کند و راهها را براى دخالت خود، نفوذ خود، باز کند؛ اینها چیزهائى است که باید توجه داشت.»(بیانات، روز عید غدیر 15آذر 1388)
«در همین قضایاى جارى هم بنده مُصر بودم و هستم و خواهم بود بر اجراى قانون؛ یعنى یک قدم از قانون فراتر نخواهیم رفت؛ قانون کشورمان، قانون جمهورى اسلامى. مطمئناً نه نظام، نه این مردم به هیچ قیمتى زیر بار زور نخواهند رفت. نقطهى مقابل قانونگرائى و انقیاد در مقابل قانون، دیکتاتورى است. این هم دوستان حتماً میدانند و بدانند - اگر نمیدانند - که در زمینهى روحىِ همهى ما یک میل به دیکتاتورى وجود دارد؛ این را باید سرکوب کنید. همین طور که عرض کردیم، این فیلِ مستِ درون را با چکش قانون و دین و تعبد دائماً سر به راه نگه داریم. اگر خود ما علاج نکنیم، علاجش مشکل خواهد شد. اگر انقیاد به قانون نبود، روح دیکتاتورى یواش یواش بروز خواهد کرد. در جوامع، دیکتاتورى همین جور به وجود مىآید.»(بیانات، دردیدار با نمایندگان مجلس، 11آذر 1388)
« کسانى هم که با اشارهى دشمن، با تشویق دشمن، با لبخند دشمن، با کف زدن دشمن برایشان، میخواهند با این نظام، با این قانون اساسى، با این حرکت عظیم مردمى مواجه کنند، سرشان را دارند به سنگ میزنند؛ سر به دیوار میکوبند، کار بیهوده میکنند.»(بیانات دردیدار با بسیجیان، 4آذر1388)
« من روز اول این را پیغام دادم به همین حضراتى که صحنهگردان این قضایا هستند؛ آن ساعات اول من به آنها پیغام خصوصى دادم. من اگر یک وقتى توى نماز جمعه یک حرفى میزنم، این ابتدا به ساکن نیست؛ حرف خصوصى، پیغام خصوصى، نصیحتِ لازم انجام میگیرد، وقتى انسان ناچار میشود، یک حرفى را مىآورد در علن بیان میکند. من پیغام دادم، گفتم این را شما دارید شروع میکنید، اما نمیتوانید تا آخر کنترل کنید؛ مىآیند دیگران سوءاستفاده میکنند. حالا دیدید آمدند سوءاستفاده کردند. مرگ بر اسرائیل را خط زدند! مرگ بر آمریکا را خط زدند! معناى این کار چیست؟ آنى که وارد عرصهى سیاست میشود، باید مثل یک شطرنجباز ماهر هر حرکتى را که میکند، تا سه تا چهار تا حرکت بعد از او را هم پیشبینى کند. شما این حرکت را میکنى، رقیبت در مقابل او آن حرکت دیگر را خواهد کرد؛ باید فکرش باشى که تو چه حرکتى خواهى کرد. اگر دیدى در آن حرکت دوم، تو درمیمانى، امروز این حرکت را نکن؛ اگر کردى، ناشى هستى - حالا تعبیر بهترش این است - توى این کار، توى این بازى، توى این حرکت، ناشى هستى، ناواردى. اینها نمیفهمند چه کار میکنند؛ یک حرکتى را شروع میکنند، ملتفت نیستند که در حرکات بعد و بعد و بعد، چطور در خواهند ماند؛ مات خواهند شد. اینها را باید محاسبه میکردند. مطلب اصلى این بود. زیر سؤال رفتن انتخابات، مواجه کردنِ مجموعهاى از مردم - آنها هیچ نیت سوئى هم ندارند؛ وارد میدان انتخابات شدند، طبق عقیدهشان عمل کردند؛ خیلى هم خوب - با نظام، با کشور، با حرکت عمومى کشور، اینها کارهاى کوچکى نیست. اگر شما منصفید، آن حرکتهاى جانبى را، آن قضایاى جانبى را ببینید، اهمیتش را هم در نظر داشته باشید؛ اما مهمتر بودنِ این را هم در نظر داشته باشید.»(بیانات دردیدار با نخبگان، 6آبان 1388)
«خطاهائى در معارضین جمهورى اسلامى بود، که تا هر وقتى که این خطاها وجود داشته باشد، کارهائى که بکنند، ممکن است به مردم آزار و اذیتى وارد کند، اما بیشتر به ضرر خودشان است: یکى این است که معارضین جمهورى اسلامى غالباً خود را از مردم بالاتر دانستهاند. خطاى دوم این است که به دشمنان این مردم امید بستند، دل بستند. این، دو تا اشتباه بزرگ است. وقتى از مردم خودشان را بالاتر دانستند، لازمهاش این میشود که اگر مردم در یک حرکت قانونى یک اقدامى کردند، یک چیزى را خواستند، یک چیزى را نخواستند، انتخابى کردند، عملى انجام دادند، اینها بگویند نه؛ مردم، عوام بودند؛ این عوامگرائى است، این پوپولیزم است؛ ما این را قبول نداریم. خود را از مردم بالاتر دانستن، اینجا ظاهر میشود. ادعا ملاک نیست که بگویند ما مردمى هستیم؛ در عمل باید مردمى بود.
اشکال دوم این است که به دشمنان این مردم - که دشمنى آنها ثابت است، واضح است - دل میبندند. کى با این مردم در طول این سى سال دشمن بوده است؟ در درجهى اول، آمریکا و صهیونیسم. از اینها دشمنتر ما سراغ داریم براى جمهورى اسلامى؟»(بیانات دردیدار مردم مازندران، 6بهمن 1388)
« نگاه و بنای بنده بر خوش بینی است و به همین علت معتقدم برخی مسائل و حوادث تلخ ماههای اخیر، بر اثر غفلتهای بزرگ برخی اشخاص بوجود آمد و باید توجه داشت که در عرصه سیاست، غفلت و اقدامات غیرمتعمدانه نیز گاه همان نتایج خیانت را به همراه می آورد.»(بیانات در دیدار اساتید دانشگاه تهران، 13بهمن 1388)
« امروز معلوم شده است که آن کسانى که در مقابل عظمت ملت ایران، در مقابل کار بزرگ ملت ایران در انتخابات ایستادند، آنها بخشى از ملت نیستند؛ افرادى هستند یا ضد انقلاب صریح، یا کسانى که بر اثر جهالت خود، بر اثر لجاجت خود، کار ضد انقلاب را میکنند؛ ربطى به تودهى مردم ندارند. تودهى مردم راه خود را ادامه میدهد؛ راه خدا را، راه اسلام را، راه جمهورى اسلامى را، راه پیاده کردن احکام الهى را، راه رسیدن به عزت و استقلال در پناه اسلام را. ملت حرکتش اینجورى است.»(بیانات دردیدرا همافران، 19بهمن 1388)
«آیا حضور دهها میلیون انسان بصیر و پُر انگیزه در جشن سی و یک سالگی انقلاب کافی نیست که معاندان و فریب خوردگان داخلی را که گاه ریاکارانه دَم از «مردم» میزنند، به خود آورد و راه و خواست مردم را که همان صراط مستقیم اسلام ناب محمدی صلّی الله علیه و آله و راه امام بزرگوار است، به آنان نشان دهد؟»(پیام قدردانی بمناسبت حضور مردم در 22 بهمن، 22بهمن 1388)
«دشمنان انقلاب و برخی افراد دیگر که دانسته یا ندانسته با زبان دشمنان سخن می گویند، تلاش بسیاری دارند تا اینگونه وانمود کنند که انقلاب اسلامی از راه خود منحرف شده است اما واقعیت آن است که حرکت امروز انقلاب اسلامی و اهداف آن، همان حرکت و اهدافی است که امام بزرگوار (ره) در روز اول انقلاب ترسیم کردند.
... دشمنان و مخالفان نظام اسلامی اعم از مخالفان معاند و مخالفان غافل، از مدتها پیش برای ایجاد درگیری میان مردم، در روز 22 بهمن و القای رویگردانی مردم از نظام برنامه ریزی و طراحی کرده بودند اما ملت ایران با آگاهی، بصیرت، و همت و با دست قدرت الهی که دلهای آنان را بیدار کرد، در روز 22 بهمن مشت محکمی بر دهان همه مخالفان کوبید.»(بیانات در دیدار با مردم تبریز، 28بهمن 1388)
منبع:سایت فرهنگ انقلاب اسلامی
isar ::: جمعه 89/1/20::: ساعت 3:50 عصر